
واقعا یه چیزی هست که همیشه تو آینه نگاهم رو میگیره یه جورایی مثل یه مهمون ناخونده که نمیخوای باهاش چشم تو چشم بشی. انگار یه سایه کوچیک یه هالهی تیره دور اون پنجرههایی که باید پر از نور باشن. خب منظورم همون تیرگیهای زیر چشمه دیگه همون معضلی که خیلی از ماها یه جورایی باهاش درگیریم.
شاید باورت نشه ولی من خودم کلی راه امتحان کردم که از شر اینا خلاص شم. از کرمهای گرون قیمت گرفته تا ماسکهای خونگی که تو اینترنت پره. بعضی وقتا یه کم بهتر میشد ولی بعد دوباره همون آش و همون کاسه. انگار یه جور بازی موش و گربهست که آخرش همیشه گربه برنده میشه.
یه بار داشتم با دوستم سارا تلفنی حرف میزدم اونم دقیقا همین مشکل رو داشت. سارا یه جورایی متخصص خوددرمانیه همیشه یه راه حل جالب برای هر مشکلی داره. اون بود که بهم گفت قضیه فقط استفاده از یه کرم یا ماسک نیست باید یه کم عمیقتر به موضوع نگاه کرد.
سارا میگفت این تیرگیها میتونه هزار و یک دلیل داشته باشه. از کمبود خواب و استرس گرفته تا آلرژی و مشکلات ژنتیکی. حتی نوع تغذیه و میزان آبی که در طول روز میخوریم هم میتونه تاثیر مستقیم داشته باشه. انگار یه جور پازل پیچیدهست که باید تک تک قطعاتش رو کنار هم بچینی تا یه تصویر درست ازش به دست بیاری.
منم تصمیم گرفتم یه کم جدیتر به این موضوع نگاه کنم. شروع کردم به تحقیق و مطالعه. تو اینترنت تو کتابها حتی از چند تا متخصص پوست هم سوال پرسیدم. هر چی بیشتر میفهمیدم بیشتر به این نتیجه میرسیدم که سارا درست میگفت. این یه مشکل چند وجهیه که نمیشه با یه راه حل ساده از شرش خلاص شد.
اولین چیزی که فهمیدم اهمیت خواب بود. یعنی واقعا تاثیرش فراتر از اینه که فقط صبح سرحالتر باشی. وقتی بدن به اندازه کافی استراحت نمیکنه یه سری هورمونها ترشح میشن که میتونن باعث التهاب و تیرگی پوست بشن. سعی کردم برنامهی خوابم رو یه کم منظمتر کنم. زودتر بخوابم و صبحها زودتر بیدار شم. البته نه اونقدر زود که انگار دارم میرم سر کار!
بعد از اون به تغذیهام یه نگاه دقیقتر انداختم. فهمیدم که کمبود بعضی ویتامینها و مواد معدنی میتونه باعث تیرگی پوست بشه. سعی کردم تو برنامهی غذاییم از سبزیجات و میوههای تازه بیشتر استفاده کنم. به خصوص اونایی که سرشار از ویتامین C و آنتیاکسیدان هستن. انگار پوست هم مثل یه گیاه به مواد مغذی نیاز داره تا سالم و شاداب بمونه.
البته نمیشه از تاثیر استرس هم چشم پوشی کرد. استرس مثل یه سم میمونه که آروم آروم بدن رو از بین میبره. سعی کردم راههایی برای کاهش استرس پیدا کنم. مدیتیشن یوگا پیادهروی تو طبیعت… هر چیزی که بهم آرامش بده. حتی یه وقتایی فقط یه فنجون چای و یه کتاب خوب هم میتونه معجزه کنه.
یه چیز دیگه هم که خیلی برام جالب بود تاثیر آلرژی بود. فهمیدم که بعضی وقتا آلرژی به مواد غذایی یا مواد آرایشی میتونه باعث التهاب و تیرگی پوست بشه. سعی کردم مواد غذایی آلرژیزا رو از برنامهی غذاییم حذف کنم و از محصولات آرایشی بدون عطر و مواد شیمیایی استفاده کنم.
تو این مسیر با یه سری روشهای درمانی جدید هم آشنا شدم. مثلا میکرونیدلینگ لیزر و تزریق فیلر. البته اینا روشهای تهاجمیتری هستن و باید با مشورت پزشک متخصص انجام بشن. من خودم هنوز امتحانشون نکردم ولی شنیدم که نتیجههای خوبی داشتن.
یه نکتهی خیلی مهم دیگه هم اینه که از پوستت در برابر نور خورشید محافظت کنی. نور خورشید یکی از اصلیترین عوامل پیری پوسته و میتونه باعث تیرگی پوست هم بشه. همیشه قبل از بیرون رفتن از خونه از کرم ضد آفتاب استفاده کن. حتی تو روزهای ابری هم نور خورشید میتونه به پوستت آسیب برسونه.
تو این مدت یه عالمه محصول مختلف رو امتحان کردم. از کرمهای دور چشم گرفته تا سرمها و ماسکها. بعضیهاشون واقعا خوب بودن و بعضیهاشون هم هیچ تاثیری نداشتن. یه چیزی که یاد گرفتم اینه که گول تبلیغات رو نخوری. هر پوستی با پوست دیگه فرق داره و ممکنه یه محصولی که برای یه نفر معجزه میکنه برای یه نفر دیگه هیچ تاثیری نداشته باشه.
به نظرم مهمترین چیز اینه که صبور باشی و ناامید نشی. درمان تیرگی زیر چشم یه پروسهی زمانبره و نیاز به صبر و حوصله داره. نباید انتظار داشته باشی که یه شبه نتیجه بگیری. باید به بدنت فرصت بدی تا خودش رو ترمیم کنه.
من خودم هنوز به نتیجهی دلخواهم نرسیدم ولی خیلی بهتر شدم. تیرگیهای زیر چشمم کمرنگتر شدن و پوستم شادابتر و روشنتر شده. مهمتر از همه اینکه یاد گرفتم به بدنم گوش کنم و نیازهاش رو برطرف کنم.
یه چیزی که تو این مسیر خیلی کمکم کرد استفاده از یه سری ماسکهای خونگی بود. مثلا ماسک خیار و آبلیمو ماسک عسل و زردچوبه ماسک چای سبز و گلاب. این ماسکها خیلی ساده و ارزون هستن و میتونی به راحتی تو خونه درستشون کنی. البته قبل از استفاده از هر ماسکی حتما تست حساسیت انجام بده.
یه چیز دیگه هم که خیلی تاثیر داشت ماساژ دور چشم بود. ماساژ باعث افزایش جریان خون تو این ناحیه میشه و میتونه به کاهش تیرگی کمک کنه. میتونی با نوک انگشتات به آرومی دور چشمت رو ماساژ بدی. فقط حواست باشه که خیلی فشار نیاری چون پوست این ناحیه خیلی حساسه.
تو این مسیر یه عالمه تجربهی جدید کسب کردم و کلی چیز یاد گرفتم. فهمیدم که مراقبت از پوست فقط یه روتین زیبایی نیست بلکه یه سبک زندگیه. باید به بدنت احترام بذاری و نیازهاش رو برطرف کنی.
یه چیزی که خیلی برام جالب بود تاثیر ورزش بود. ورزش باعث افزایش جریان خون تو کل بدن میشه و میتونه به بهبود وضعیت پوست هم کمک کنه. سعی کردم تو برنامهی روزانهام یه کم ورزش بگنجونم. حتی یه پیادهروی کوتاه هم میتونه تاثیر زیادی داشته باشه.
البته نمیشه از تاثیر ژنتیک هم چشم پوشی کرد. اگه تو خانوادهتون سابقهی تیرگی زیر چشم وجود داشته باشه احتمال اینکه شما هم به این مشکل دچار بشید بیشتره. ولی این به این معنی نیست که هیچ کاری از دستتون برنمیآد. با رعایت یه سری نکات میتونید تا حد زیادی این مشکل رو کنترل کنید.
تو این مدت یه عالمه دوست جدید هم پیدا کردم. دوستایی که دقیقا همین مشکل رو داشتن و دنبال یه راه حل بودن. با هم تجربههامون رو به اشتراک میذاشتیم و همدیگه رو تشویق میکردیم. فهمیدم که تنها نیستم و کلی آدم دیگه هم هستن که دارن با این مشکل دست و پنجه نرم میکنن.
یه چیزی که خیلی تو این مسیر بهم انگیزه داد دیدن نتیجههای کوچیک بود. هر بار که یه کم بهتر میشدم کلی انرژی میگرفتم و مصممتر میشدم که به راهم ادامه بدم. فهمیدم که مهم نیست چقدر طول میکشه مهم اینه که دارم تلاش میکنم.
یه چیزی که یاد گرفتم اینه که هیچ وقت نباید خودت رو با بقیه مقایسه کنی. هر کسی یه بدن منحصر به فرد داره و به یه روش درمانی خاص نیاز داره. نباید فکر کنی که اگه یه چیزی برای یه نفر دیگه جواب داده حتما برای تو هم جواب میده. باید صبور باشی و روشهای مختلف رو امتحان کنی تا بالاخره راه حل مناسب خودت رو پیدا کنی.
تو این مسیر یه عالمه اشتباه هم کردم. مثلا یه بار یه کرم دور چشم خریدم که کلی تبلیغ کرده بودن و خیلی گرون بود ولی هیچ تاثیری نداشت. یه بار دیگه هم یه ماسک خونگی درست کردم که باعث التهاب پوستم شد. ولی از اشتباهاتم درس گرفتم و سعی کردم دیگه تکرارشون نکنم.
یه چیزی که خیلی تو این مسیر بهم کمک کرد مشورت با یه متخصص پوست بود. یه متخصص پوست میتونه با بررسی وضعیت پوستت بهترین روش درمانی رو بهت پیشنهاد بده. البته پیدا کردن یه متخصص پوست خوب کار آسونی نیست. باید یه کم تحقیق کنی و از دوست و آشنا سوال بپرسی.
تو این مدت یه عالمه مقاله و کتاب در مورد مراقبت از پوست خوندم. فهمیدم که پوست یه ارگان زنده و پویاست که به مراقبت مداوم نیاز داره. نباید فکر کنی که فقط وقتی یه مشکلی پیش میاد باید به فکر مراقبت از پوستت باشی. مراقبت از پوست یه سرمایهگذاری بلند مدته که ارزشش رو داره.
یه چیزی که خیلی تو این مسیر بهم انگیزه داد دیدن آدمایی بود که تونسته بودن از شر تیرگی زیر چشم خلاص بشن. داستان موفقیت اونا بهم نشون داد که این یه مشکل غیر قابل حل نیست و با تلاش و پشتکار میشه به نتیجه رسید.
تو این مدت یه عالمه محصول مختلف رو امتحان کردم. از کرمهای دور چشم گرفته تا سرمها و ماسکها. بعضیهاشون واقعا خوب بودن و بعضیهاشون هم هیچ تاثیری نداشتن. یه چیزی که یاد گرفتم اینه که گول تبلیغات رو نخوری. هر پوستی با پوست دیگه فرق داره و ممکنه یه محصولی که برای یه نفر معجزه میکنه برای یه نفر دیگه هیچ تاثیری نداشته باشه.
به نظرم مهمترین چیز اینه که صبور باشی و ناامید نشی. درمان تیرگی زیر چشم یه پروسهی زمانبره و نیاز به صبر و حوصله داره. نباید انتظار داشته باشی که یه شبه نتیجه بگیری. باید به بدنت فرصت بدی تا خودش رو ترمیم کنه.
من خودم هنوز به نتیجهی دلخواهم نرسیدم ولی خیلی بهتر شدم. تیرگیهای زیر چشمم کمرنگتر شدن و پوستم شادابتر و روشنتر شده. مهمتر از همه اینکه یاد گرفتم به بدنم گوش کنم و نیازهاش رو برطرف کنم. و اینکه یاد گرفتم چطور با یه کم آرایش این تیرگیها رو پنهون کنم تا اعتماد به نفسم بیشتر بشه. آخه مگه میشه از یه کم کانسیلر چشم پوشید؟! اینجوری هم فال هست هم تماشا.
این مسیر یه جورایی مثل یه سفر بود. یه سفری که توش کلی چیز یاد گرفتم و کلی تجربهی جدید کسب کردم. یه سفری که باعث شد بیشتر به خودم و بدنم اهمیت بدم. و یه سفری که هنوز تموم نشده…
Leave a Reply