
حس میکنم یه چیزی کم دارم. یه جورایی مثل اینه که یه تیکه از خودم رو جا گذاشته باشم. میدونم شاید خندهدار به نظر برسه ولی واقعا این حس رو دارم. هر روز صبح که از خواب بیدار میشم اولین چیزی که بهش فکر میکنم همینه. یه جورایی انگار این حس کمبود تمام روزم رو تحت تاثیر قرار میده.
شاید فکر کنید دارم اغراق میکنم. خب شاید هم اینطوره. ولی وقتی یه مدتی طولانی یه چیزی رو با خودت حمل کرده باشی دیگه نمیتونی به سادگی ازش دست بکشی. مثل یه لباس کهنه که سالها پوشیدیش و حالا دیگه بوی تنت رو گرفته. حتی اگه نخوای هم باز هم هر از گاهی دستت به سمتش میره.
یادمه اولین بار که این حس رو تجربه کردم خیلی کوچیکتر بودم. اون موقع فکر میکردم فقط یه حس گذراست و زود فراموش میشه. ولی اشتباه میکردم. هر چی بزرگتر شدم این حس هم با من بزرگتر شد. انگار یه سایه بود که همیشه دنبالم میکرد.
سعی کردم راههای مختلفی رو امتحان کنم تا از شر این حس خلاص بشم. ورزش کردم کتاب خوندم با دوستام وقت گذروندم حتی یه مدت رفتم سفر. ولی هیچ کدوم از این کارها نتونست به طور کامل این حس رو از بین ببره. فقط یه کم کمرنگش میکرد همین.
بعضی وقتا فکر میکنم شاید دلیلش اینه که نمیدونم دقیقا دنبال چی هستم. مثل این میمونه که بخوای یه چیزی رو پیدا کنی ولی ندونی اصلا چی رو باید پیدا کنی. خب این خیلی ناامیدکنندهست. آدم حس میکنه تو یه دایرهی بیپایان گیر افتاده.
اما با این حال تسلیم نشدم. هنوز هم دارم تلاش میکنم. هنوز هم امیدوارم یه روزی بتونم این تیکهی گمشدهی خودم رو پیدا کنم. شاید این یه سفر طولانی باشه ولی ارزشش رو داره. چون میدونم وقتی این تیکه رو پیدا کنم بالاخره میتونم یه نفس راحت بکشم و دوباره احساس کامل بودن کنم.
شاید شما هم این حس رو تجربه کرده باشید. حس اینکه یه چیزی کمه یه چیزی سر جاش نیست. اگه اینطوره بدونید که تنها نیستید. خیلی از آدمها این حس رو دارن. و مهم اینه که تسلیم نشید و به دنبال راهی برای پیدا کردن اون تیکهی گمشده بگردید.
میدونم که آسون نیست. خیلی وقتا آدم حس میکنه دیگه توانی براش نمونده. ولی نباید فراموش کرد که همیشه یه امیدی هست. یه نوری هست که تو تاریکی میدرخشه. و اگه به اندازه کافی تلاش کنیم حتما اون نور رو پیدا میکنیم.
من به این باور دارم. باور دارم که هر کسی میتونه تیکهی گمشدهی خودش رو پیدا کنه و دوباره احساس کامل بودن کنه. فقط کافیه که به خودمون ایمان داشته باشیم و هیچ وقت امیدمون رو از دست ندیم.
چند وقت پیش یه مطلب جالب خوندم. در مورد یه چیزی بود که خیلی وقته باهاش درگیرم ولی هیچوقت به این شکل بهش فکر نکرده بودم. مطلب در مورد این بود که چطور بعضی چیزا با اینکه خیلی کوچیکن میتونن تاثیر خیلی بزرگی روی زندگی ما داشته باشن.
شاید فکر کنید دارم در مورد چی حرف میزنم. خب راستش رو بخواید یه کم خجالت میکشم که بگم. ولی اشکالی نداره میگم. دارم در مورد موهام حرف میزنم.
آره میدونم. شاید مسخره به نظر برسه. مگه موها چقدر میتونن مهم باشن؟ ولی برای من خیلی مهم هستن. موهام یه جورایی نشوندهندهی شخصیت من هستن. وقتی موهام خوبه حس میکنم همه چیز خوبه. ولی وقتی موهام بد حاله حس میکنم همه چیز داره از هم میپاشه.
متاسفانه موهای من تو این مدت خیلی آسیب دیدن. نمیدونم دقیقا چی باعثش شده. شاید استرس شاید تغذیه نامناسب شاید هم استفاده زیاد از وسایل حرارتی. هر چی که هست نتیجهش این شده که موهام خشک شکننده و بیجون شدن.
قبلا خیلی راحت میتونستم موهام رو هر مدلی که دلم میخواد درست کنم. ولی الان دیگه این امکان رو ندارم. موهام اونقدر آسیب دیدن که دیگه نمیتونم باهاشون کاری کنم. فقط باید بذارم همینجوری آویزون بمونن.
این موضوع خیلی ناراحتم میکنه. حس میکنم اعتماد به نفسم رو از دست دادم. دیگه مثل قبل از خودم راضی نیستم. وقتی تو آینه به خودم نگاه میکنم فقط موهای آسیبدیده و بیجونم رو میبینم.
سعی کردم راههای مختلفی رو امتحان کنم تا موهام رو ترمیم کنم. از شامپو و نرمکنندههای گرونقیمت گرفته تا ماسکهای خونگی. ولی هیچ کدوم از این کارها تاثیر چندانی نداشتن.
یه مدت حتی فکر کردم باید موهام رو کوتاه کنم. ولی دلم نمیخواست این کار رو بکنم. موهام برام خیلی با ارزش بودن. نمیخواستم به این راحتی از دستشون بدم.
بعد از کلی تحقیق و جستجو بالاخره یه سری راهکار پیدا کردم که به نظر میرسید میتونن کمک کنن. راهکارهایی که بیشتر روی تغذیه و مراقبتهای طبیعی تمرکز داشتن.
تصمیم گرفتم این راهکارها رو امتحان کنم. میدونستم که یه پروسه طولانی خواهد بود ولی حاضر بودم هر کاری بکنم تا موهام دوباره سالم و قوی بشن.
اول از همه رژیم غذاییم رو تغییر دادم. سعی کردم بیشتر از میوهها سبزیجات و پروتئینها استفاده کنم. شنیده بودم که این مواد غذایی برای سلامت مو خیلی مفید هستن.
همچنین مصرف آبم رو هم بیشتر کردم. میدونستم که کمآبی میتونه باعث خشکی و شکنندگی موها بشه.
بعد از اون شروع کردم به استفاده از روغنهای طبیعی برای موهام. روغن نارگیل روغن آرگان و روغن زیتون رو امتحان کردم. هر کدوم از این روغنها خواص خودشون رو دارن و میتونن به ترمیم موهای آسیبدیده کمک کنن.
همچنین سعی کردم کمتر از وسایل حرارتی برای حالت دادن به موهام استفاده کنم. میدونستم که حرارت زیاد میتونه به موها آسیب برسونه.
علاوه بر اینها یه سری ماسک خونگی هم درست کردم و به طور مرتب ازشون استفاده کردم. ماسکهایی که از مواد طبیعی مثل عسل تخممرغ و آووکادو تهیه میشدن.
بعد از چند هفته کمکم متوجه تغییراتی شدم. موهام نرمتر و براقتر شده بودن. دیگه اونقدر خشک و شکننده نبودن.
این تغییرات خیلی خوشحالم کرد. حس کردم که دارم به هدفم نزدیک میشم. انگیزه بیشتری پیدا کردم تا به تلاشم ادامه بدم.
هنوز راه زیادی در پیش دارم. ولی مطمئنم که اگه به همین روند ادامه بدم بالاخره میتونم موهام رو به حالت اول برگردونم.
این تجربه بهم یاد داد که نباید به سادگی از چیزهایی که برامون مهم هستن دست بکشیم. حتی اگه شرایط سخت و ناامیدکننده باشه باز هم باید تلاش کنیم و به دنبال راه حل بگردیم.
راستی یه چیز دیگه هم یاد گرفتم. اینکه نباید خودم رو با بقیه مقایسه کنم. همیشه کسایی هستن که موهای زیباتر و سالمتری از من دارن. ولی این نباید باعث بشه که من احساس بدی داشته باشم.
مهم اینه که من خودم رو دوست داشته باشم و از چیزی که هستم راضی باشم. مهم اینه که من برای بهتر شدن تلاش کنم و به هدفم برسم.
این روزها وقتی تو آینه به خودم نگاه میکنم دیگه فقط موهای آسیبدیده و بیجونم رو نمیبینم. بلکه یه دختری رو میبینم که داره برای رسیدن به هدفش تلاش میکنه. یه دختری که به خودش ایمان داره و میدونه که میتونه هر کاری رو انجام بده.
شاید موهای من هنوز هم کامل نباشن. ولی مهم اینه که من دارم تلاش میکنم. و همین تلاش کافیه تا من احساس خوبی داشته باشم.
امیدوارم این داستان برای شما هم الهامبخش باشه. امیدوارم شما هم هیچ وقت از تلاش کردن دست نکشید و همیشه به خودتون ایمان داشته باشید.
یه چیزی که خیلی تو این مدت برام جالب بود این بود که فهمیدم خیلی از خانمها با مشکل موهای آسیبدیده دست و پنجه نرم میکنن. انگار یه جورایی یه مشکل رایجه.
وقتی با دوستام و آشنایان در مورد این موضوع صحبت کردم خیلیهاشون گفتن که اونها هم تجربههای مشابهی داشتن. بعضیاشون از رنگ کردن زیاد موهاشون شکایت داشتن بعضیاشون از استفاده زیاد از سشوار و اتو مو و بعضیاشون هم از استرس و تغذیه نامناسب.
این باعث شد که احساس تنهایی نکنم. فهمیدم که من تنها کسی نیستم که با این مشکل روبرو شده. و همین باعث شد که انگیزه بیشتری پیدا کنم تا راه حلی برای این مشکل پیدا کنم.
تصمیم گرفتم که یه کم بیشتر در مورد مو و روشهای مراقبت از اون تحقیق کنم. کتابها و مقالههای زیادی خوندم و با متخصصان پوست و مو مشورت کردم.
تو این تحقیقات یه سری اطلاعات خیلی جالب به دست آوردم. مثلا اینکه مو از چه چیزهایی تشکیل شده چطور آسیب میبینه و چطور میتونیم ازش مراقبت کنیم.
فهمیدم که مو از پروتئینی به اسم کراتین تشکیل شده. کراتین باعث میشه که موها قوی و انعطافپذیر باشن. وقتی موها آسیب میبینن کراتینشون از بین میره و موها ضعیف و شکننده میشن.
همچنین فهمیدم که عوامل مختلفی میتونن به موها آسیب برسونن. از جمله حرارت زیاد مواد شیمیایی نور خورشید استرس و تغذیه نامناسب.
برای مراقبت از موها باید سعی کنیم از این عوامل آسیبرسان دوری کنیم. همچنین باید از محصولات مراقبتی مناسب استفاده کنیم و به تغذیهمون توجه کنیم.
یکی از مهمترین کارهایی که میتونیم برای مراقبت از موهامون انجام بدیم اینه که از شامپو و نرمکننده مناسب استفاده کنیم. شامپو باید متناسب با نوع موهامون انتخاب بشه و نرمکننده باید بعد از هر بار شامپو زدن استفاده بشه.
همچنین میتونیم از ماسکهای مو هم استفاده کنیم. ماسکهای مو میتونن به تغذیه و ترمیم موها کمک کنن. ماسکهای مو رو میتونیم از فروشگاهها بخریم یا خودمون تو خونه درست کنیم.
یکی دیگه از کارهایی که میتونیم برای مراقبت از موهامون انجام بدیم اینه که از روغنهای طبیعی استفاده کنیم. روغنهای طبیعی میتونن به نرم شدن و براق شدن موها کمک کنن. روغنهای نارگیل آرگان و زیتون از جمله روغنهای طبیعی مفیدی هستن که میتونیم برای موهامون استفاده کنیم.
همچنین باید سعی کنیم کمتر از وسایل حرارتی برای حالت دادن به موهامون استفاده کنیم. اگه مجبوریم از این وسایل استفاده کنیم باید از یه اسپری محافظ حرارت استفاده کنیم.
علاوه بر اینها باید به تغذیهمون هم توجه کنیم. یه رژیم غذایی سالم و متعادل میتونه به سلامت موهامون کمک کنه. باید سعی کنیم بیشتر از میوهها سبزیجات و پروتئینها استفاده کنیم.
با توجه به چیزهایی که یاد گرفتم یه برنامه مراقبتی برای موهام طراحی کردم و به طور مرتب اون رو اجرا میکنم.
تو این برنامه از شامپو و نرمکننده مناسب استفاده میکنم هفتهای یه بار از ماسک مو استفاده میکنم هر روز از روغن نارگیل برای نرم کردن موهام استفاده میکنم و سعی میکنم کمتر از سشوار و اتو مو استفاده کنم.
همچنین به تغذیهام هم خیلی توجه میکنم و سعی میکنم یه رژیم غذایی سالم و متعادل داشته باشم.
بعد از چند ماه میتونم بگم که موهام خیلی بهتر شدن. دیگه اونقدر خشک و شکننده نیستن و براقتر و قویتر شدن.
خیلی خوشحالم که تونستم با تلاش و پشتکار موهام رو ترمیم کنم. این تجربه بهم یاد داد که هیچ چیز غیرممکن نیست و اگه بخوایم میتونیم به هر چیزی برسیم.
امیدوارم این مقاله برای شما هم مفید بوده باشه. امیدوارم شما هم بتونید با استفاده از این راهکارها موهای سالم و زیبایی داشته باشید.
و یادتون باشه مهمترین چیز اینه که خودتون رو دوست داشته باشید و از چیزی که هستید راضی باشید. زیبایی واقعی از درون میآد و ربطی به ظاهر شما نداره.
Leave a Reply