درمان سیاهی دور چشم

هوا کم‌کم رو به خنکی می‌رود و انگار پاییز زودتر از همیشه سر رسیده. شب‌ها طولانی‌تر شده‌اند و فرصت بیشتری برای خیره شدن به آینه پیدا می‌کنیم. راستش را بخواهید این روزها بیشتر از همیشه به خودم نگاه می‌کنم. شاید همه‌گیری اخیر خانه‌نشینی و تغییر سبک زندگی باعث شده بیشتر به جزئیات صورتم دقت کنم. و خب بگذارید روراست باشم چیزی که این روزها بیشتر از هر چیز دیگری توجهم را جلب کرده تیرگی‌های زیر چشم‌هایم است.

نمی‌دانم از کی شروع شد اما هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم هاله‌ای تیره‌رنگ زیر چشمانم خودنمایی می‌کند. انگار شب‌ها به اندازه کافی نخوابیده‌ام انگار غصه‌های دنیا روی دوشم سنگینی می‌کند. اما واقعیت این است که نه کمبود خواب دارم و نه غصه‌ای پنهان. پس این تیرگی از کجا آمده؟ این سوالی بود که ذهنم را به خود مشغول کرد و من را به جست‌وجو در دنیای اطلاعات کشاند.

اولین چیزی که به آن رسیدم ژنتیک بود. انگار بعضی از ما به طور ارثی مستعد این تیرگی‌ها هستیم. پدر و مادرم هم کم و بیش این مشکل را دارند. پس شاید تقصیر من نیست و باید با این قضیه کنار بیایم. اما مگر می‌شود به این راحتی‌ها تسلیم شد؟ مگر می‌شود زیبایی و شادابی چهره را به این راحتی از دست داد؟ نه من اهل مبارزه هستم.

جست‌وجوهایم را ادامه دادم و به عوامل دیگری رسیدم که می‌توانند در ایجاد این تیرگی‌ها نقش داشته باشند. کم‌آبی بدن آلرژی‌ها کمبود آهن کم‌خونی استرس خستگی کمبود ویتامین‌ها نور آفتاب و حتی مالیدن بیش از حد چشم‌ها همگی می‌توانند باعث تیره‌تر شدن پوست حساس زیر چشم شوند.

خب حالا لیست بلندبالایی از عوامل احتمالی در اختیار داشتم. اما کدام یک از این عوامل در مورد من صدق می‌کرد؟ برای پیدا کردن پاسخ کمی بیشتر به سبک زندگی خودم دقت کردم. رژیم غذایی‌ام چطور بود؟ آیا به اندازه کافی آب می‌نوشیدم؟ آیا استرس زیادی داشتم؟ آیا به اندازه کافی استراحت می‌کردم؟

متوجه شدم که در چند مورد کوتاهی کرده‌ام. در روزهای شلوغ کاری گاهی اوقات فراموش می‌کردم به اندازه کافی آب بنوشم. استرس هم که جزء جدانشدنی زندگی ی شده بود. و خب راستش را بخواهید گاهی اوقات شب‌ها تا دیروقت بیدار می‌ماندم و سریال تماشا می‌کردم.

با این اوصاف تصمیم گرفتم تغییراتی در سبک زندگی‌ام ایجاد کنم. اولین قدم افزایش مصرف آب بود. یک بطری آب بزرگ روی میز کارم گذاشتم و سعی کردم در طول روز آن را پر و خالی کنم. قدم بعدی مدیریت استرس بود. مدیتیشن و یوگا را امتحان کردم و تا حدودی توانستم ذهنم را آرام کنم. و سعی کردم زودتر بخوابم و از تماشای سریال‌های طولانی شبانه دست بردارم.

علاوه بر تغییر سبک زندگی به دنبال راهکارهای موضعی هم بودم. کرم‌های دور چشم زیادی در بازار وجود دارند که ادعا می‌کنند می‌توانند تیرگی‌ها را کاهش دهند. با کلی تحقیق و بررسی چند محصول معتبر را انتخاب کردم و شروع به استفاده کردم.

موادی مانند ویتامین C ویتامین K رتینول اسید هیالورونیک و کوجیک اسید در بسیاری از این کرم‌ها وجود داشتند. هر کدام از این مواد خواص خاص خود را داشتند و می‌توانستند به روشن شدن پوست افزایش گردش خون و کاهش التهاب کمک کنند.

البته استفاده از کرم‌های دور چشم به تنهایی کافی نبود. باید مراقب بودم که پوست حساس زیر چشمم را در برابر نور آفتاب محافظت کنم. استفاده از عینک آفتابی و کرم ضدآفتاب مخصوص دور چشم دو راهکار اساسی برای این منظور بودند.

در کنار محصولات تجاری به دنبال راهکارهای خانگی هم بودم. شنیده بودم که استفاده از برش‌های خیار چای کیسه‌ای سرد و روغن بادام می‌تواند به کاهش تیرگی‌ها کمک کند. این راهکارها را هم امتحان کردم و متوجه شدم که تا حدودی تاثیرگذار هستند.

یکی از راهکارهای جالبی که به آن برخوردم استفاده از ماساژ دور چشم بود. با حرکات آرام و دورانی می‌توانستم گردش خون را در این ناحیه افزایش دهم و به کاهش تیرگی‌ها کمک کنم. البته باید مراقب بودم که پوست را بیش از حد نکشم و آسیبی به آن نرسانم.

در طول این مدت با افراد زیادی در مورد این موضوع صحبت کردم. دوستان آشنایان و حتی متخصصان پوست همگی نظرات و تجربیات خود را با من به اشتراک گذاشتند. متوجه شدم که این مشکل مشکلی رایج است و افراد زیادی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

یکی از نکاتی که در این گفتگوها به آن رسیدم اهمیت خواب کافی بود. بسیاری از افراد معتقد بودند که کمبود خواب عامل اصلی تیرگی‌های زیر چشمشان است. خب این موضوع برای من هم صدق می‌کرد. وقتی به اندازه کافی می‌خوابیدم تیرگی‌ها کمتر به چشم می‌آمدند.

نکته دیگری که به آن پی بردم اهمیت تغذیه مناسب بود. مصرف غذاهای غنی از ویتامین‌ها و مواد معدنی می‌توانست به سلامت پوست کمک کند و از ایجاد تیرگی‌ها جلوگیری کند. میوه‌ها سبزیجات آجیل‌ها و دانه‌ها همگی منابع خوبی از این مواد مغذی بودند.

بعد از گذشت چند ماه از شروع این سفر کم‌کم متوجه تغییراتی در پوست دور چشمم شدم. تیرگی‌ها کمرنگ‌تر شده بودند و پوستم شاداب‌تر به نظر می‌رسید. البته این تغییرات یک‌شبه اتفاق نیفتادند. نیاز به صبر و حوصله و مداومت داشت.

هنوز هم هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم به تیرگی‌های زیر چشمم نگاه می‌کنم. اما دیگر مثل قبل نگران نمی‌شوم. می‌دانم که با مراقبت و توجه می‌توانم این مشکل را کنترل کنم و زیبایی و شادابی چهره‌ام را حفظ کنم.

این تجربه به من یاد داد که زیبایی فقط ظاهر نیست. بلکه ترکیبی از سلامت جسم و روح است. وقتی به اندازه کافی می‌خوابیم درست غذا می‌خوریم استرس خود را مدیریت می‌کنیم و به خودمان اهمیت می‌دهیم در واقع به زیبایی خود کمک می‌کنیم.

و این را هم فهمیدم که هیچ‌چیز کامل نیست. همه ما نقص‌هایی داریم و باید آن‌ها را بپذیریم. مهم این است که سعی کنیم بهترین نسخه از خودمان باشیم و از زندگی لذت ببریم. و خب چه کسی می‌داند شاید این تیرگی‌های زیر چشم بخشی از هویت من باشند. شاید آن‌ها داستانی برای گفتن داشته باشند.

راستی یادم رفت بگویم که در طول این مدت یک محصول خاص را هم امتحان کردم که به نظرم تاثیر زیادی داشت. یک کرم دور چشم حاوی ترکیبات روشن‌کننده و ضدالتهاب که به طور خاص برای کاهش تیرگی‌ها طراحی شده بود. نمی‌خواهم اسم این محصول را ببرم اما اگر به دنبال یک محصول موثر هستید پیشنهاد می‌کنم به دنبال محصولی با این ویژگی‌ها باشید.

و در آخر این را هم اضافه کنم که هرچند این تیرگی ها موضوع اصلی این متن بود اما این فقط یک بهانه بود. بهانه ای برای اینکه به خودمان یادآوری کنیم که زیبایی در سادگی و سلامت است. بهانه ای برای اینکه بیشتر به خودمان اهمیت بدهیم و از زندگی لذت ببریم.

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*