
نفس عمیقی میکشم و انگشتهام رو روی صفحه کلید میذارم. باید شروع کنم. یه جورایی حس میکنم دارم وارد یه دنیای دیگه میشم یه دنیای پر از تجربههای ریز و درشت پر از سوال و جوابهایی که شاید هیچوقت بهشون فکر نکرده بودم.
از بچگی عاشق این بودم که موهام بلند باشه خیلی بلند. همیشه دلم میخواست مثل شخصیتهای توی قصهها موهام تا کمرم برسه و توی باد برقصه. اما خب رسیدن به این آرزو همیشه آسون نبوده. هر چی موهام بلندتر میشد یه مشکل جدید هم سر و کلهاش پیدا میشد اون مهمونهای ناخوندهی آخر ساقه همونها که بهشون میگن… خب همونها.
یادمه مامانبزرگم همیشه میگفت “موهاتو برس دختر! موی بلند دردسرش هم زیاده.” اون موقعها خیلی حرفش رو جدی نمیگرفتم. فکر میکردم یه کم شونه کردن کافیه تا همه چی مرتب و منظم بشه. اما خب واقعیت این بود که شونه کردن تنها راه حل نبود.
سالها گذشت و من بزرگتر شدم. کمکم فهمیدم که مو فقط یه رشتهی بیجون نیست یه بخشی از وجودمه یه جورایی هویتمه. واسه همین بود که وقتی اون مشکل دوباره برگشت حس کردم یه تیکه از وجودم داره آسیب میبینه. این بار دیگه نمیتونستم مثل بچگیها بیخیال باشم. باید یه کاری میکردم.
اولین کاری که کردم مثل هر آدم دیگهای رفتم سراغ اینترنت. توی آگهی آریا سرچ کردم توی فرومها گشتم ویدیوهای آموزشی رو دیدم. کلی راه حل پیدا کردم از ماسکهای گرون قیمت گرفته تا روغنهای عجیب و غریب. اما راستش رو بخواین هیچ کدومشون اونقدر که باید جواب ندادن.
یه روز داشتم با یکی از دوستام تلفنی حرف میزدم. اونم یه مدت درگیر همین مشکل بود. بهم گفت “چرا دنبال راه حلهای پیچیده میگردی؟ یه کم به چیزایی که توی خونه داری فکر کن. مامانم همیشه با یه سری چیزای ساده موهاشو تقویت میکرد.”
حرفش یه جرقهای توی ذهنم زد. چرا واقعا دنبال چیزای عجیب و غریب میگردم؟ مگه مادربزرگها و مادرها توی خونههامون کلی راز و رمز برای زیبایی موها نداشتن؟
تصمیم گرفتم یه کم عمیقتر فکر کنم. یادم اومد که مامانم همیشه قبل از حموم موهاش رو با روغن زیتون چرب میکرد. میگفت اینجوری موهاش نرمتر میشه و کمتر آسیب میبینه. یا مثلاً یادم اومد که خواهرم یه بار برای اینکه موهاش برق بیفته از آب برنج استفاده کرده بود.
کمکم یه لیست از مواد طبیعی که توی خونه داشتم تهیه کردم روغن زیتون روغن نارگیل عسل تخممرغ سرکه سیب آووکادو موز ماست… انگار یه گنج پیدا کرده بودم!
حالا وقتش بود که دست به کار بشم و این مواد رو با هم ترکیب کنم و ببینم چی میشه. راستش رو بخواین اوایل یکم میترسیدم. میترسیدم که یه ترکیب اشتباه موهام رو بدتر کنه. اما خب بالاخره باید یه ریسکی میکردم.
اولین ماسکی که درست کردم یه ترکیب ساده از روغن زیتون و عسل بود. روغن زیتون رو یه کم گرم کردم و بعد با عسل مخلوط کردم و روی موهام گذاشتم. بعدش یه کلاه پلاستیکی روی سرم گذاشتم و یه حوله گرم دورش پیچیدم. حدود یه ساعت صبر کردم و بعد موهام رو شستم.
وقتی موهام خشک شد باورم نمیشد. نرمتر و براقتر از همیشه شده بودن. انگار یه جادویی اتفاق افتاده بود.
این تجربه باعث شد که بیشتر به این روش اعتماد کنم. شروع کردم به امتحان کردن ترکیبهای مختلف. مثلاً یه بار یه ماسک با آووکادو و روغن نارگیل درست کردم. یه بار دیگه هم یه ماسک با موز و ماست. هر بار یه نتیجهی متفاوت میگرفتم اما همهی نتایج مثبت بودن.
یه مدت بعد متوجه شدم که اون مشکل داره کمکم از بین میره. دیگه خبری از اون ساقههای چند شاخه نبود. موهام سالمتر و قویتر شده بودن.
اما این فقط یه شروع بود. من تصمیم گرفتم که این راه رو ادامه بدم و رازهای بیشتری از دنیای مراقبت از مو با مواد طبیعی کشف کنم. شروع کردم به خوندن مقالات علمی شرکت کردن توی کارگاههای آموزشی و حتی با چند تا متخصص پوست و مو مشورت کردم.
از اون موقع تا حالا خیلی چیزها یاد گرفتم. فهمیدم که تغذیه سالم خواب کافی دوری از استرس و استفاده از محصولات مناسب همگی توی سلامت موها نقش دارن. فهمیدم که نباید موهام رو خیلی محکم ببندم نباید زیاد از سشوار و اتو استفاده کنم و نباید موهام رو در معرض نور مستقیم خورشید قرار بدم.
اما مهمترین چیزی که یاد گرفتم این بود که نباید از امتحان کردن چیزهای جدید بترسم. نباید فکر کنم که فقط محصولات گرون قیمت و پیچیده میتونن مشکلات موهام رو حل کنن. خیلی وقتا بهترین راه حلها درست جلوی چشممون هستن توی همون مواد سادهای که توی آشپزخونههامون داریم.
حالا دیگه موهام همون موهایی شدن که همیشه آرزوش رو داشتم بلند سالم و براق. و من دیگه از اون مشکل نمیترسم. چون میدونم که اگه دوباره هم برگرده من راه حلش رو بلدم.
این فقط یه تجربهی شخصی نبود یه سفر بود یه سفر به دنیای خودشناسی و مراقبت از خود. یه سفر که بهم یاد داد زیبایی واقعی توی سادگی و طبیعی بودن نهفتهست. بهم یاد داد که باید به بدن خودم گوش کنم و نیازهاش رو بشناسم. و مهمتر از همه بهم یاد داد که هیچ وقت نباید از رویاپردازی دست بکشم.
شاید این داستان من بتونه به بقیه هم کمک کنه. شاید بتونه بهشون نشون بده که لازم نیست همیشه دنبال راه حلهای پیچیده و گرون قیمت بگردن. شاید بتونن با یه کم خلاقیت و با استفاده از مواد طبیعی که توی خونه دارن مشکلات موهاشون رو حل کنن و به موهایی که همیشه آرزوش رو داشتن برسن.
و در آخر یه نصیحت دوستانه از موهاتون مراقبت کنین اونا بخشی از شما هستن بخشی از زیبایی و هویت شما. و هیچ وقت یادتون نره که زیبایی واقعی از درون شما میآد از اعتماد به نفس و عشقی که به خودتون دارین. پس خودتون رو دوست داشته باشین و به خودتون احترام بذارین اون وقت میبینین که چقدر زیبا هستین هم از بیرون و هم از درون.
Leave a Reply